همجواری«دو مرغ بهشتی»

اسلامی‌ندوشن و همسر فرهیخته‌اش شیرین بیانی

همجواری«دو مرغ بهشتی»

سيد محمود دعايي*

يزدي‌ها به شوخي از قول خداوند مي‌گويند: «يزدي‌ها را كه آفريدم، سفيل شدم، اما چيزك خَشي شد!» يعني براي آفرينش يزدي‌ها معطل شدم، اما چيز خوبي از آب درآمد. من از آنجا كه نيمه‌يزدي ـ نيمه‌كرماني هستم (به قول مولوي: نيميم ز آب و گل، نيميم ز جان و دل)، مي‌توانم اين گفته را تاييد كنم؛ چه، پيش از اين نيز استاد يگانه‌اي همچون آقاي دكتر شفيعي كدكني خراساني گفته‌اند: «اگر چندين نفر را با سليقه‌هاي گوناگون بكوبند و تركيب كنند، ممكن است يك اسلامي ندوشن دربيايد، اگر ذوق خاص او را داشته باشند!» و از سياق عبارت پيداست، اين «اگرِ» دكتر شفيعي از همان اگرهاي ناشدني است. مي‌گويم چرا:

ساليان درازي از تفكيك كارها و تخصصي شدن امور مي‌گذرد. در علوم هم كه نيازي به گفتن ندارد. ما هم كه در مطبوعات با فرآورده مكتوب دانشوران سروكار داريم، از هر كدام از آن بزرگان و نويسندگان انتظار يك رشته مقالات مرتبط با كار و بارشان را داريم؛ اما اگر نگاهي به مكتوبات ارجمند آقاي دكتر اسلامي ندوشن در روزنامه اطلاعات بيندازيم، مي‌بينيم او در موضوعات ادبي وارد شده‌ و مقالات متعددي نوشته‌، آن‌هم در بهترين حد و تراز.

 البته طبيعي است و اين انتظار هم از كسي مي‌رود كه ساليان سال در دانشكده ادبيات تدريس كرده و برخي از بهترين كتاب‌ها را در اين موضوع نوشته است. او ـ كه خداوند وجود پربركت‌شان را تندرست بدارد- و علاوه بر اين، ديگر سرزمين‌ها را نيز از گفتار و كردارشان بهره‌مند كندـ زياد اهل سير و سفر هست و معمولا هم لطف مي‌كند و بعد از مراجعت، سفرنامه پربارش را در اختيار روزنامه اطلاعات مي‌گذارد و ما هم البته بر سر مي‌گذاريم و در اولين فرصت خوانندگان را در اين خوان يغما مشاركت مي‌دهيم. نگاهي به سفرنامه‌هاي او نشان مي‌دهد كه قلم در دست چه نويسنده جامع‌الاطرافي چرخيده: فرهنگ، سياست، اجتماعيات، اخلاقيات، اقتصاد و...

 از چشم تيزبين او دور نمانده؛ آن هم با چه نثري! براي نمونه كافي است به سفرنامه تاجيكستان (كه شايد با نام «سفر به ديار رنگ‌ها» چاپ شد) مراجعه كنيد تا معلوم شود كه لقب «سلطان نثر فارسي» چقدر به‌جا در مورد وي به كار رفته است.

در آن نوشته واقعا گاه نثر همعنان شعر مي‌شود و شعر در مرز نقاشي پيش مي‌رود، بي‌آنكه بويي از تصنع و خودنمايي به مشام برسد. مطالب و ديدگاه‌هاي تاريخي او نيز بارها در همين روزنامه اطلاعات انعكاس يافته است.

 بدون اغراق مي‌شود گفت كه مكتوبات تاريخي استاد مثل غزليات سعدي، سهل و ممتنع است و جوري كه خواننده احساس مي‌كند همه يا بيشتر اين مطالب را مي‌داند، اما نمي‌تواند به اين خوبي و انسجام در كنار هم رديف‌شان كند و نتيجه بگيرد، نكته و موضوع تازه بيابد و عبرت و پند تامل‌برانگيز بياموزاند و باز به قول يزدي‌ها: «علاوه‌تر» كه همسر دانشورشان خانم دكتر بياني نيز در مباحث تاريخي صاحب‌نظر كم‌نظيري هستند؛ اما آيا همجواري اين «دو مرغ بهشتي» چنين زمينه‌اي را براي استاد ما فراهم كرده؟ قطعا همدلي‌ها و هماهنگي‌هاي فكري اين دو عزيز در طرز نگارش آنها موثر است، اما تمام مطلب اين نيست؛ چه، استاد اسلامي ندوشن در باب مسايل سياسي و اجتماعي روز بسيار حرف‌هاي شنيدني دارند، آن‌هم نه در سطح كشور، بلكه در سطح جهاني كه در نوشته‌هاي چند سال اخيرش بازتاب نماياني داشته و يك نمونه‌اش سلسله مقالاتي است كه تحت عنوان «هشدار روزگار» در روزنامه اطلاعات چاپ شد و پس از آن نيز نمونه‌هاي فراواني از اين دست داشته‌ايم. يك محور ديگر كارهاي دكتر اسلامي، پرداختن به محيط‌زيست بوده است

 بنده شخصا به ياد ندارم كه هيچ‌يك از استاداني كه در روزنامه اطلاعات قلم زده‌اند، به اندازه او در موضوع محيط‌زيست، مطالب متنوع و متعدد نوشته باشند؛ به طوري‌كه با اطمينان مي‌توان گفت مساله آلودگي و حفظ و حراست از محيط‌زيست و خطر بي‌توجهي به آب و هواي سالم يكي از دغدغه‌هاي روزمره اوست.

از ادبيات، تاريخ، سياست و محيط‌زيست گفتيم؛ از درك هنري و زيبايي شناسانه استاد نيز بايد گفت و اين باز همان نكته مشتركي است كه استاد را با شيخ اجل همسو مي‌كند كه بارها گفته‌اند عشق و زيبايي از محورهاي كليدي انديشه سعدي است و البته بايد كنار اخلاق قرار بگيرد تا اركان اصلي زندگي را تشكيل بدهند؛ زندگي متخلقانه، عاشقانه و زيبايي‌گرايانه و اين مثلث را در زندگي و شخصيت آقاي دكتر اسلامي به عينه مي‌توان ديد.

متانت در گفتار، نزاكت در رفتار، دلسوزي براي همه (از شرق گرفته تا غرب و از انسان تا گياه)، جلوه‌هاي همان مثلث طلايي است كه در نثر شيوا و شعر زيباي استاد تبلور يافته است. و اما نكته‌اي كه از ديد خوانندگان پرشمار آثار او مخفي نمي‌ماند، دلبستگي ميهني است.

 اگر قرار باشد نويسنده‌اي را انتخاب كنيم كه بيشترين و بهترين مطالب را در طي نيم قرن اخير درباره ايران نوشته است، بي‌ترديد كسي جز آقاي دكتر اسلامي ندوشن نخواهد بود. البته جايگاه مرحوم دكتر زرين‌كوب و مرحوم دكتر محمدامين رياحي و ارج و احترام‌شان محفوظ است؛ اما به راستي يكه‌تاز اين معركه دكتر اسلامي خودمان است و شايد رمز پيوند پايدار او با حكيم ابوالقاسم فردوسي نيز همين نكته باشد كه از قضا بسياري از نوشته‌هاي ارجمندشان حول محور شاهنامه تحرير شده است.

 خداي بزرگ را شكر مي‌كنم كه مجالي فراهم آورد تا در اين 30 سال افتخار همكاري و استفاده از گنج شايگان مكتوبات پربار بزرگان علم و ادب اين روزگار همچون آقاي دكتر اسلامي ندوشن و همسر دانشورشان براي بنده و دوستانم در روزنامه اطلاعات فراهم شد.

*مدیر مسوول موسسه «اطلاعات»

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا